اسپنتان

متن مرتبط با «حماقت انسان دین» در سایت اسپنتان نوشته شده است

کدینگ

  • کارت سوخت قفل شده و از شانس بد به اسم من بود.شرکت نفت همه قفل شده ها را به خاش و زاهدان ارجاع می داد و خودش را از قید مسئولیت رها کرده بود.مجبور بودم به خاش بروم.صبح زود بود به جز سوخت برها ،پرنده پر نمی زد.مسیر تا چشم کار می کرد،بیابان و بیابان بود.حتی از چوپانها و آواز گوسفندان هم خبری نبود.انگار آنها هم نیست شده بودند.راننده در سکوت رانندگی می کرد و زیر لب ذکر بسیار می گفت.من اما همان اول راه ،خود را به خدا سپرده و سخن را کوتاه کرده بودم.حوصله اذکار فراوان گفتن نداشتم.انگار دین و دنیا را یکجا باخته بودم.به گشت که رسیدیم ،سرسبز بود.دستی آن را با رنگ سبز در دل بیابان نقاشی کرده بود و بعد از آن دوباره مار سیاه جاده و خطهای زردرنگش بود.در نیمه راه چوپانی با گوسفندان اسیر کوه و بیابان بود و به دوردست چشم دوخته بود.وقتی به پل هوایی خاش رسیدیم،چشمانم دنبال گدایی بود که هر بار در مسیر او را دیده بودم.می خواستم ،خیالم راحت شود که او هنوز زنده است.همان نقطه از زمین نشسته و تکان نخورده بود.شرکت نفت خاش را زود پیدا کردیم.مردی پشت صندلی و رو به کامپیوتر نشسته بود و آدمها را جواب می کرد"رئیس به ماموریت خارج شهر رفته و امروز برنمی گرددو دیگر به حرف هیچ کس گوش نمی داد.مثال عروسکی بود که یک جمله را تکرار می کرد و دیگر نمی شنید گفتم"ما که نصف راه را آمده ایم،بیا تا زاهدان هم برویم"نمی دانم چرا مخالفتی نکرد.در ادامه راه من در هپروت خواب و بیداری بودم.سوخت برها و کامیونها جلوی چشمانم دو دو می‌زدند.وقتی به زاهدان رسیدیم ،هوشیار شدم.از شرکت نفت متنفر شده بودم.آدرس را زود پیدا کردیم.شلوغ بود و پر از مردهایی که کارشان گیر رئیس شرکت بود.اینجا هم منشی آدمها را جواب می کرد.رئیس و معاون نبودند.جرات, ...ادامه مطلب

  • حماقت

  • از سوراخ کوچک روی در طنابی آویزان است.آن را می کشم و در باز می شود.یاد خانه ی کودکی های خود می افتم.یک روز خانه ی ما هم زحمت قفل و کلید نداشت.سیم دل در را که می کشیدی در خانه باز می شد.قسمتی از حیاط خانه محل رفت و آمد همسایه ی دیوار به دیوار بود.در کوچکی خانه ی آنها را به خانه ی ما وصل کرده بود و این وصل شدنها همچنان ادامه داشت تا به کوچه ی آن سوی خانه ها می رسیدی.وارد خانه می شوم.اتاقهای گلی دورتادور حیاط با در و پنجره های فلزی خودنمایی می کند.در و پنجره ها را با رنگ آبی سیر ناشیانه رنگ کرده اند.,حماقت,حماقت انسان,حماقت یعنی,حماقت چیست,حماقت مرد مرده,حماقت یعنی صداقت داشتن,حماقت عشق,حماقت انسان دین,حماقت بشر,حماقت در عشق ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها