تقدیر

ساخت وبلاگ
گواهی شرکت در همایش است.همایشی که نرفته ام اما یک نفر دیگر رفته و اسمم را ثبت کرده است.به همین راحتی کلاه گشادی سر خود و دیگران گذاشته ام و این کلاه گذاشتن و برداشتن با خشت كجش تا ثريا ادامه دارد و اخر فرو ميريزد.سر خودمان اوار مي شود و با اين استدلال كه همه زير اواريم داستان به سر ميرسد.گواهی را در کیفم جا دادم.هنوز همانجا خاک میخورد.در کنار این گواهی جعلی چند تقدیرنامه ی تکراری هم به چشم میخورد.هر سال روز شهادت مطهری صادر می شود.فقط سال و شماره نامه عوض مي شود يا امضاي زير ان رنگی دیگر می گیرد اما محتوی مثل هم است.تنها تقديرنامه راستكي كه در پرونده ذهنم ثبت است.تقديرنامه اي ست كه سر كلاس درس گرفته ام.تقدیرنامه را به دستم داد و بعد صدای سوت و دست دانش اموزان بود که در کلاس پیچید.من اما از ان تقدیر و کف و سوتها خوشحال نشدم.میدانستم این برگه ی پایان است و دیگر تکرار نخواهد شد.بعدها زمان ثابت كرد كه پیش بینی ام درست از اب در امد.او هرگز نخواهد فهمید که از رفتنش چقدر زجر کشیدم.بعدها یاد گرفتم که رفتن ها همه قانون است و سر فرود می اوریم و بی خیال می شویم

 

اسپنتان...
ما را در سایت اسپنتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 175 تاريخ : چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 ساعت: 23:42