یلدا

ساخت وبلاگ

می خندد و می گوید"یلداتون مبارک!"می توان خط لبخند کشدار و زورکی اش را از پشت تلفن تصور کنم.من هم لبخند نامرئی تحویلش می دهم و می گویم"کدام یلدا را می گویی؟اینجا خبری از یلدا نیست.ولی هر جا هست.مبارک است"می گوید"راست می گویی!شما که یلدا نداشتید.یعنی نه!منظورم این است که همیشه دورهم هستید و احتیاجی به دورهمی یلدا ندارید!"و مکالمه در پی درددلهای تکراری و زنانه به خداحافظی می رسد.انگار یلدای نداشته به گوش شب چله ناخوشایند آمده باشد.گوشی را که گذاشتم،زنگ در به صدا در آمد.مهمانها گروهی سر رسیدند.من از همان اول داستان خسته بودم.گویی سر نداشته باشم.در هپروت سیر می کردم.مهمانها رفته اند.یلدا به سر آمده و من میان تلی از ظرف و لیوان نشسته به آشوب اطراف چشم دوخته ام و فریادرسی جز خود نمی بینم.

اسپنتان...
ما را در سایت اسپنتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 18:27