معامله

ساخت وبلاگ
وسط معامله ی مردان گیر کرده بودم.داد و ستدی که در سالهای دور انجام شده بود.ان روزها زیاد دنبال موبایل و تكنولوژي خاصش نبودم.سیم کارتم به فروش رفته بود.سیم کارت به نام من بود و در ازای مبلغی دست مردی غریبه افتاده بود.بعد از سالها یادم افتاده بود که ان را مستند به ان مرد غریبه واگذار کنم.کاغذ بازی ها که تمام شد پای برگه ای را امضا كردم و معامله بعد از سالياني كامل شد.هر كس پی کار خود رفت و به ظاهر همه چیز تمام شد.اما ان سیم کارت معامله شده انگار خنجری شد که در قلبم فرو رفت.نفرت زنده شد و جای عشق را گرفت اما ره به جایی نبرد.اسارت زنان و حصاری که مردان با حمایت دین و عرف دورشان کشیده اند با عشق و نفرتها ره به ازادی نمی برد

اسپنتان...
ما را در سایت اسپنتان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 162 تاريخ : دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت: 5:34