اسپنتان

متن مرتبط با «حماقت مرد مرده» در سایت اسپنتان نوشته شده است

بار مردمان

  • تا به انها خوشامد می گویم دفتر گله و شکایت مادر خانواده باز می شود.بهتر است نامش را دفتر بدبختی ها بگذارم.نمی دانم چرا اصرار دارد که من باید بابت سرماخوردگی نوه هایش و کارمند بودن دخترش متاسف باشم.درد, ...ادامه مطلب

  • مرده شورخانه

  • می گوید"اولین بار که حمام خانه پدری تان را دیده ام وحشت کرده ام."گفتم"چطور؟"گفت"کاشی که نبود.با آن سیمان سفید دیوارها و کفش مثل مرده شورخانه میماند."از تشبیهش بدم آمد و گفتم"خب آن وقتها به خاطر آنکه هزینه اش کمتر شود سرویس بهداشتی ها را کاشی و سرامیک نمی کردند.حالا روزگار عوض شده و ساختمانها رنگ و روی شهری گرفته."گفت"نمی دانی که من در بلوچستان چه روزهای سختی را گذراندم تا به اینجا رسیدم."به جا و م,مرده,شورخانه ...ادامه مطلب

  • حماقت

  • از سوراخ کوچک روی در طنابی آویزان است.آن را می کشم و در باز می شود.یاد خانه ی کودکی های خود می افتم.یک روز خانه ی ما هم زحمت قفل و کلید نداشت.سیم دل در را که می کشیدی در خانه باز می شد.قسمتی از حیاط خانه محل رفت و آمد همسایه ی دیوار به دیوار بود.در کوچکی خانه ی آنها را به خانه ی ما وصل کرده بود و این وصل شدنها همچنان ادامه داشت تا به کوچه ی آن سوی خانه ها می رسیدی.وارد خانه می شوم.اتاقهای گلی دورتادور حیاط با در و پنجره های فلزی خودنمایی می کند.در و پنجره ها را با رنگ آبی سیر ناشیانه رنگ کرده اند.,حماقت,حماقت انسان,حماقت یعنی,حماقت چیست,حماقت مرد مرده,حماقت یعنی صداقت داشتن,حماقت عشق,حماقت انسان دین,حماقت بشر,حماقت در عشق ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها