اسپنتان

متن مرتبط با «کریستال مو» در سایت اسپنتان نوشته شده است

موی جهنمی

  • به هنگام تحویل برگه امتحان،چادرش را که به زور نگه داشته از دستش رها می شود و روی زمین می افتد.برگه را به دستم می دهد و چادرش را که پرخاک شده از روی زمین جمع می کند.نگاهی به مقنعه اش که تا نصف سر بالا کشیده و زلفی که روی چشمش آویزان است ،می اندازم.طره موی پریشانش با چادری که سر کرده نمی خواند.می گویم"چرا سر کلاس هم چادر سر می کنی؟گرمت نمی شود؟"می خندد و می گوید"موهایم بلند است ،اگر چادر را بردارم از زیر مقنعه نمایان می شود."بعد انگار یاد موهایی که رو پیشانی ریخته می افتد.کمی مقنعه را جلو می کشد.منتظر سخنی دیگر است.ترجیح می دهم سکوت کنم.با خود می گویم"لابد در جهنم زنها و دختران بی حجاب را از موج موهای بلندشان آویزان می کنند و کاری به کاکل کوتاهشان که از جلوی مقنعه بیرون زده ندارند!" + نوشته شده در جمعه نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 3:17 توسط اسپنتان  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ازمون

  • اولین امتحان حضوری دانش اموزان بود.تنها پروتکلی که مدرسه و دانش اموزان اجرا کرده بودند،ماسک بود و بعد از آن همه جولان کرونا بود.دانش اموزان را در حیاط نشانده بودیم که از شر کرونا در امان باشند ،غافل, ...ادامه مطلب

  • آموزش

  • کرونا معلم و دانش اموز را خانه نشین کرده.مدرسه در اقدامی عجولانه برای دانش اموزان گروه واتساپ راه اندازی کرده و معلمان را به عنوان اموزش دهنده مجازی دانش اموزان هم عضو گروه کرده.شماره تلفنم به تصاحب د, ...ادامه مطلب

  • اموزش

  • تا برایشان از دبیرجدیدی که قرار بود برایشان کلاس خصوصی بگذارد سخن گفتم.دخترها فریاد شادی سر دادند.از ذوق کردنشان تعجب کرده بودم.خندیدم و گفتم"چقدر خوشحال شدید."گفتند"خانم فلان سال معلممان بوده و او را, ...ادامه مطلب

  • موت

  • ساعت را تنظيم كردم اما از انجايی که خواب برادر موت است.صدای زنگ را نشنیده بودم.بی سحری و نماز صبح روزه گرفتیم.سخت نبود اما به اخر وقت که رسیدم دیگر سرم گیج میرفت.بعد از افطار حالم بد و بدتر شد تا نیمه, ...ادامه مطلب

  • موش همسایه

  • ترس در دنیای مردان لامعنی است یا معنای خاص خودشان را دارد.تفسیری که فقط خودشان بلدند و به آن اعتقاد دارند.هر بار که او  از سر خوشی یا اجبار شب را در خارج از خانه گذرانده بود.در سکوت نیمه دوم شب وقتی پ, ...ادامه مطلب

  • آموزش بدون پرورش

  • یک من برگه روی هم تلمبار شده بود.همکارم گفت"وییی این همه برگه را کی تصحیح می کنی؟"گفتم"تصحیح نمیکنم.فقط خواسته ام دانش آموزان کمی درس بخوانند و به خود بیایند."حرفش انگار تلنگری بود که یادآوری کند که برگه ها را دور نیندازم.سر کلاس که رفتم.از بچه ها امتحان نگرفتم به هر نفر چند برگه دادم تا تصحیح کنند., ...ادامه مطلب

  • کریستال

  • برای چندمین بار پسرش را به کمپ ترک اعتیاد برده است.در دل او را تحسین می کنم.نمی دانم که چند سال از عمرش را صرف بازپروری پسرش کرده است؟ولی می دانم که اگر زن دیگری جای او بود تا حالا میدان را خالی می کرد.هر بار که گفته بود می خواهد پسرش را برای ترک به فلان جا ببرد.من به جای آن زن احساس خستگی و نا امیدی کرده بودم.این بار هم پسرش را به یک جای جدید برده است.یک بار با پسرش ملاقات کرده و از بازپروری جدید راضی است.او از امیدهایش می گوید و من به حرفهایی می اندیشم که فلان دکتر برایم گفته است.دکتر گفته بود"آدمهای کریستالی درست بشو نیستند و اگر به بن بست برسند ممکن است م,کریستال,کریستال پالاس,کریستال نت,کریستال بوهمیا,کریستالوگرافی,کریستال مو,کریستال سرورنیک چیست,کریستال ریپورت,کریستال سرورنیک,کریستال چک بوهمیا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها